Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5886 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Das Zimmer ist muffig. U اتاق بوی ناگرفته پوسیده دارد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Es gibt ein Problem mit meinem Zimmer. U اتاق من اشکال دارد.
Nach dem Essen zieht er sich gerne in sein Arbeitszimmer zurück. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
schlecht sein U پوسیده شدن
Wände haben Ohren <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
Boden {m} U کف اتاق
Falltür {f} U در کف اتاق
Zimmer {n} U اتاق
Fußboden {m} U کف اتاق
Raum {m} U اتاق
Wartezimmer {n} U اتاق انتظار
Schwesternzimmer {n} U اتاق پرستار
Kreißsaal {m} U اتاق زایمان
Verhandlungssaal {m} U اتاق دادگاه
Kinderzimmer {n} اتاق بچه
Badezimmer {n} U اتاق حمام
Dachstube {f} U اتاق زیرشیوانی
Familienzimmer {n} U اتاق خوانوادگی
Doppelzimmer {n} U اتاق دونفره
Einzelzimmer {n} U اتاق یکنفره
Was für ein charmantes Zimmer! U چه اتاق فریبایی!
Einbettzimmer {n} U اتاق یک نفره
Doppelzimmer {n} U اتاق دو تخته
Billardzimmer {n} U اتاق بیلیارد
Einzelzimmer {n} U اتاق یک نفره
Folterkammer {f} U اتاق شکنجه
Ankleideraum {m} U اتاق رخت کن
Bootsverleih {m} U کرایه اتاق
Amtsstube {f} U اتاق اداره
Estrich {m} U مصالح کف اتاق
Ankleidezimmer {n} U اتاق رخت کن
Fußbodenbelag {m} U پوشش کف اتاق
Empfangszimmer {n} U اتاق پذیرایی
Fremdenzimmer {n} U اتاق اجاره ای
Besprechungszimmer {n} U اتاق کنفرانس
Einbettzimmer {n} U اتاق یک تختخوابه
Diele {f} U تخته کف اتاق
Bootsvermietung {f} U کرایه اتاق
Beratungszimmer {n} U اتاق مشاوره
Fußbodenbelag {m} U کف پوش اتاق
Bohnerwachs {n} U واکس کف اتاق
Hobbyraum {m} U اتاق سرگرمی
Arbeitszimmer {n} U اتاق مطالعه
Amtsstube {f} U اتاق دفتر
Ich habe das Gefühl [so eine Ahnung] , dass es diesmals anders ist. U بدلم برات شده که این بار فرق دارد. [سخت گمان دارم که این بار فرق دارد.]
Cockpit {n} U اتاق خلبان [هواپیما]
Dachstube {f} U اتاق زیر شیروانی
Dachkammer {f} U اتاق زیر شیروانی
Notfallaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Unfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Notaufnahmestelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Ich möchte ein Dreibettzimmer. U من یک اتاق سه تخته میخواهم.
Notaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Notfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Dachboden {m} U اتاق زیر شیروانی
Erker {m} U شاه نشین [اتاق]
Coupé {n} U اتاق داخل ترن
Klausur {f} U اتاق راهبان [دین]
Rettungsstelle {f} U اتاق عمل اورژانس
OP-Schwester {f} U پرستار اتاق عمل
eigenes Bad U با حمام [اتاق هتل]
Operationsschwester {f} U پرستار اتاق عمل
Dreibettzimmer {n} U اتاق سه تخت خوابه
Es gibt kein [warmes] Wasser. U آب [گرم] نیست. [در اتاق]
Das Zimmer ist schmutzig. U اتاق کثیف است.
Ich möchte ein Doppelzimmer. U من یک اتاق دو نفره می خواهم.
abwesend vom Computer U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
Ich nehme es. U من این [اتاق] را برمیدارم.
nicht an der Tastatur U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار [کارگاه ]
Ich möchte ein Einzelzimmer. U من یک اتاق یک نفره می خواهم.
Das Zimmer ist verraucht. U اتاق دود گرفته است.
Das Zimmer ist laut. U اتاق [در جای] پر سروصدایی است.
Das Zimmer ist verschimmelt. U اتاق کپک زده است.
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار یا تدریس [در خانه]
Bleikammerverfahren {n} U فرایند اتاق سربی [شیمی]
gemischtes Mehrbettzimmer {n} U اتاق چند خوابه مختلط
Ich möchte ein Zimmer für drei Personen. U من یک اتاق برای سه نفر می خواهم.
Rinder [Zimmer] in übelstem Zustand U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
Das Zimmer ist stinkig. U اتاق بوی گند می دهد.
Haben Sie etwas besseres? U بهتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas kleineres? U کوچکتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas größeres? U بزرگتر از این دارید؟ [اتاق]
Darf ich ein Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق را ببینم؟
Ich möchte ein Doppelbettzimmer. U من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Kochnische {f} U گوشه اتاق برای آشپزی
Haben Sie etwas günstigeres? U ارزانتر از این دارید؟ [اتاق]
Maria ist im Zimmer nebenan. U ماری در اتاق پهلویی است.
Haben Sie ein Zimmer? U یک اتاق دارید؟ [گفتگو روزمره]
Haben Sie etwas mit Aussicht? U با منظره دارید؟ [اتاق هتل]
Haben Sie etwas ruhigeres? U ساکت تر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas helleres? U روشنتر از این دارید؟ [اتاق]
Wir müssen das Zimmer in Ordnung bringen. U ما باید اتاق را آماده [مرتب] کنیم.
Bude {f} U اتاق خصوصی [در خانه] [اصطلاح روزمره]
Ich möchte ein Zimmer für drei Nächte reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای سه شب رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für eine Nacht reservieren. U من میخواهم یک اتاق برای یک شب رزرو کنم.
mieten U اجاره کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
nur mit Waschbecken U فقط با دست شویی [اتاق در هتل ]
Haben Sie etwas auf einer niedrigeren Etage? U در طبقه پایینتر دارید؟ [اتاق هتل]
Dachbodenleiter {f} U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Haben Sie etwas auf einer höheren Etage? U در طبفه بالاتر دارید؟ [اتاق هتل]
Das Zimmer ist zu heiss [kalt] . U اتاق بیش از حد داغ [سرد] است.
mieten U کرایه کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Dachbodenleiter {f} U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Wie viel Betten pro Zimmer? U چند تا تخت خواب در هر اتاق [هست] ؟
Bett im Mehrbettzimmer {n} U تخت خواب در اتاق چند تختخوابه
Wann muss ich das Zimmer verlassen? U کی باید از اتاق [هتل ] بیایم بیرون؟
Darf ich ein anderes Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق دیگری ببینم؟
Wie viel kostet ihr günstigstes Zimmer? U قیمت ارزانترین اتاق شما چقدر است؟
Privatzimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Gästezimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Zimmer frei U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Haben Sie WLAN im Zimmer? U شبکه بیسیم رایانه در اتاق دارید؟ [در هتل]
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen? U بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
Ich möchte ein Zimmer für den einundzwanzigsten Juni reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای ۲۱ ژوین رزرو کنم.
Suite {f} U اتاق [با آشپزخانه کوچک و حمام و میز نهار]
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
Ich möchte ein Zimmer für morgen reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای فردا رزرو کنم.
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Mehrbettzimmer nur für Frauen U اتاق چند تخت خوابه فقط برای بانوان
fliessendes Wasser U دستشویی در اتاق است ولی توالت و حمام نیست [مهمانسرا]
Haben Sie ein rollstuhl-gängiges Zimmer? U شما یک اتاق که قابل دسترس صندلی چرخ دار باشد دارید؟
Lasterhöhle {f} U اتاق ترسناک و وحشتناک [اصطلاح تحقیر آمیز] [اصطلاح روزمره]
Ich möchte ein Zimmer für eine Person [zwei Personen] reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای یک نفر [دو نفر] رزرو کنم.
Er hat dienstfrei. U او مرخصی دارد.
es kommt darauf an U بستگی دارد [به]
Ist es möglich? U امکان دارد؟
je nachdem U این بستگی دارد
es kommt drauf an U این بستگی دارد
Er neigt zu Erkältungen. U او تمایل به سرماخوردگی دارد.
so weit es möglich ist U تا آنجایی که امکان دارد
kaum verwendet U بندرت کاربرد دارد
selten verwendet U بندرت کاربرد دارد
die Ausfuhr von ... ist prämienbegünstigt. U صدور ... جایزه دارد.
Gibt es eine günstigere Variante? U ارزانترش وجود دارد؟
Wie weit? U چقدر فاصله [دارد] ؟
es spukt [in dem Haus] U [این خانه] روح دارد
Ein Würfel hat 6 Seiten. U یک مکعب ۶ تا وجح دارد. [ریاضی]
Das ist eine Spirale ohne Ende! این رشته سر دراز دارد.
Flug und Unterkunft sind im Preis inbegriffen. U بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
Gibt es einen Schnellzug? U قطارویژه تندرو وجود دارد؟
Er ist anderer Meinung. U نظر او [مرد] فرق دارد.
Der Bus nach ... hält hier an. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
Gibt es einen Nachtzug? U قطار شبانه وجود دارد؟
Es gibt ... U اینجا ... وجود دارد [دارند]
Was ist mit ihm? U مگر او [مرد] چه عیبی دارد؟
etwas mangelt Jemandem U کسی کمبودی چیزی را دارد
Gibt es einen Direktzug? U یک قطار مستقیم وجود دارد؟
Er behauptet, Sie zu kennen. U او [مرد] ادعا دارد او [زن] را بشناسد.
Kostet das eine Gebühr? U جریمه دارد؟ [لغو رزرو]
das bricht nicht ab <idiom> U همینطور ادامه دارد [موضوعی]
es hängt ganz davon ab U این کاملا بستگی دارد
ein mir gewogener Mensch U کیسی که با من میانه خوبی دارد
es besteht [ herrscht] Mangel an etwas [Dativ] U کمبود چیزی وجود دارد
es mangelt an etwas [Dativ] U کمبود چیزی وجود دارد
Was habe ich denn davon? <idiom> U این چه سودی برای من دارد؟
Gibt es eine Ermäßigung für Kinder? U تخفیف برای بچه ها وجود دارد؟
Bahnkörper {m} U ریل و سکویی که زیر آن قرار دارد
Gibt es einen früheren Zug? U یک قطار که زودتر برود وجود دارد؟
Gibt es einen späteren Zug? U یک قطار که دیرتر برود وجود دارد؟
Keine Regel ohne Ausnahme. U برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
Was ist mit ihm? U این چه ناراحتی دارد؟ [اصطلاح روزمره]
Jimmy Carter ist an Krebs erkrankt. U جیمی کارتر بیماری سرطان دارد.
Das Rad eiert ein wenig. U این چرخ کمی تاب دارد.
Bluthund {m} U سگ شکاری که شامه بسیار تیزی دارد
Es ist fraglich, ob ... U این جای بحث دارد که آیا ...
Seit wann besteht das Problem? U از چه زمانی این مشکل وجود دارد؟
Da kommt noch etwas. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه دارد]
Da kommt noch mehr. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه دارد]
Dover liegt im Süden Englands. U دور در جنوب انگلیس قرار دارد.
Ballkünstler {m} U کسی که بر توپ تسلط مطلق دارد
Ich bin zwar sein Vater, aber ... U واقعیت دارد که من پدرش هستم اما ...
Einmalkennwort {n} U اسم رمزی که تنها یک بار ارزش دارد
Einmalpasswort {n} U اسم رمزی که تنها یک بار ارزش دارد
Ein unüberschaubarer Personenkreis hat Zugriff auf die Daten. U گروه بیحسابی از افراد دسترسی به داده ها دارد.
Dieses Buch verdient eine sorgfältige Lektüre. U این کتاب شایستگی خواندن با دقت را دارد.
Gibt es eine Ermäßigung für Vorverkauf? U تخفیف برای پیش فروش وجود دارد؟
Gibt es eine Ermäßigung für Wochenende? U تخفیف برای آخر هفته وجود دارد؟
um zu sehen, aus welchem Holz er geschnitzt ist <idiom> U تا ببینیم او [مرد] چقدر توانایی [تحمل] دارد
nur <adv.> U به غیر از [در جمله های منفی کاربرد دارد]
Mein Schreibtisch steht am Fenster. U میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
außer <adv.> U به غیر از [در جمله های منفی کاربرد دارد]
ausgenommen <adv.> U به غیر از [در جمله های منفی کاربرد دارد]
Auf 260 Einwohner kommt ein Arzt. U برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
Gibt es Sonderangebote für diese Reise? U معامله باصرفه برای این سفر وجود دارد؟
Briefkastenfirma {f} U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
Im internationalen Vergleich ist Deutschland führend. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
Wie jedes Kind verfügt sie nur über einen begrenzten Wortschatz. U مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
Es ist eigenartig und doch wahr. U این عجیب است و در عین حال واقعیت دارد.
Da steckt mehr dahinter. U ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
Warum ist die Banane krumm? <idiom> U من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Der Erfolg hat viele Väter, der Misserfolg ist immer ein Waisenkind. U موفقیت چندین پدر دارد شکست همیشه یتیم است.
Warum ist die Banane krumm? <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Albino {m} U زال [کسی که از آغاز تولد پوست و موی سفید دارد]
Da muss ich etwas weiter ausholen. U این نیاز به کمی پیش زمینه [توضیح بیشتر] دارد.
der Heilige Gral U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
Pickelgesicht {n} U عبارت زشت برای کسی که بدچور جوش روی صورتش دارد.
Wenn der Mond einen Hof hat, so bedeutet das Regen. U وقتی ماه هاله دارد این علامت باران آمدن است.
Das ist jetzt schon das dritte Jahr in Folge, dass [wo] die Fluggesellschaft rote Zahlen schreibt. U این سومین سال پی در پی است که شرکت هواپیمایی کسری در حسابش دارد.
falscher Freund U واژه ای در دو زبان که شبیه به هم هستند اما معنی آنها کاملا فرق دارد.
Wenn die Symptome weiterhin auftreten, ärztlichen Rat einholen [einen Arzt zu Rate ziehen] . U اگر ظهورعلایم بیماری ادامه دارد برای مشاورت به پزشک مراجعه شود.
Recent search history Forum search
1Stalking-Methoden
1Chia-Samen چه معنایی دارد ؟
2فعل کجای جمله قرارمیگیرد
1besser werden
1Brotzeit
1werdet ihr die Küche bald fertig geputzt haben?
1Die ldee
1chillen
1Angerufen يعني چي ؟
0آدم باید کارش را دوست داشته باشد تا احساس خستگی نکند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com